به گزارش خبرگزاری مهر، یازدهمین قسمت از برنامه تلویزیونی «چراغ مطالعه» با حضور شریف لکزایی، دانشیار گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و نویسنده کتاب «فلسفه سیاسی صدرالمتألهین» شنبه ۲۸ دی از شبکه چهار سیما پخش شد.
شریف لکزایی در این برنامه گفت: موضوعاتی مثل فلسفه سیاسی چه در نگاه صدرالمتألهین چه در دیگران در جامعه ما یک مقدار با تأخیر طرح شده و میشود. اگر نظامهای آموزشی دنیا را نگاه کنیم برخی از متون اصلی کلاسیک خودشان را در دوره دبیرستان مطالعه میکنند. حالا اینکه من در فضای مطالعاتی خودم به صدرالمتألهین توجه کردم و در فضای مطالعاتی پژوهشی خودم به فلسفه سیاسی توجه کردم، برای اولین بار دارد رخ میدهد.
دانشیار گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی افزود: در فصل اول این کتاب یک طبقهبندی جدیدی برای خوانش خود ملاصدرا ارائه کردم. باید ملاصدرای اول یا جوان، ملاصدرای میانسال و کهنسال را در نظر بگیریم، آثارش را تدوین و طبقهبندی کنیم و بر اساس آن بیاییم در دورههای مختلف این خوانش را ایجاد و ارائه کنیم. وقتی میگویم فلسفه سیاسی منظورم عمدتاً دوره دوم ایشان است که یک تدوین فلسفه سیاسی نوینی در اندیشه و آثار ایشان صورت میگیرد. ایده اصلی این بود که بگویم ملاصدرا هم فلسفه سیاسی دارد و هم این توجه و پرداختن به آن شأنیت دارد و ما بهعنوان متفکر بزرگ جهان اسلام و ایران باید به آن بپردازیم و هم اینکه این فلسفه سیاسی را میتوانیم در قیاس فلسفه ایشان، فلسفه سیاسی متعالیه نامگذاری بکنیم.
وی سپس عنوان کرد: وقتی مقدمه اسفار را نگاه میکنید آنجا نوشته کار حکمت چیست. این است که نظام معاش و نجات معاد را رقم بزند. تصور و توقعش از حکمت این است. برخی از آثار ایشان کاملاً نقد اجتماع خودش است. برای مثال «کسر اصنام الجاهلیة» کاملاً نقد اجتماعی آن دوره هست. حتی یک موقعی من میگفتم اگر شما میخواهید عرفانهای نوظهور را نقد کنید همین کتاب را تدریس کنید. الگو بگیرید که صدرا چطور دارد این را طرح میکند و نتیجه میگیرد. هم تبیین، هم آسیبشناسی هم ارائه راهحل، همه اینها را در این اثر میشود ملاحظه کرد.
شریف لکزایی ادامه داد: در «رساله سه اصل» که تنها رساله فارسی ایشان است، آنجا هم به همین ترتیب میبینیم که این فضای اجتماعی را دارد تقریر میکند. «إیقاظ النائمین» یکی از رسالات ایشان است که در جامعه ما توجه نشده است و عنوانش بیدار کردن خفتگان است. چه کسی را میخواهد بیدار کند؟ حاکمان را میخواهد بیدار کند؟ جهل مردم، انسانها را از بین ببرد و آنها را میخواهد بیدار کند. این رسالهها مورد توجه قرار نگرفته اند.
کوروش علیانی، مجری برنامه در ادامه گفت: شما دو عنصر عدالت و محبت را در قالب فصل عدالت و فصل محبت در کتابتان دارید.
شریف لکزایی پاسخ داد: بله. من میگویم در اندیشه ملاصدرا هم این محبت را باید در نظر بگیرید و شریعت و در کنارش سیاست را هم در نظر بگیرید. یعنی یک مثلث است. این سه تا میتواند همه فلسفه سیاسی ملاصدرا را منسجم کند. کار جدیدی که انجام دادم عنوانش را «حکمت سیاسی متعالیه» گذاشتم که کمی عامتر است و آنجا دارد این مسئله طرح میشود که این انسجام و دستگاه را باید با همان کلیتش ببینیم.
وی افزود: آنچه ملاصدرا از فلسفه سیاسی و حکمت عملی توقع دارد این است که بتواند نظام معاش شما را تدوین، تنظیم و تبیین بکند و طرح و برنامهای ارائه کند. از آنطرف نجات معاد را هم رقم بزند و شما در این دوگانه معاش و معاد بتوانید زیست خودتان را به راحتی انجام دهید. لذا توقع ملاصدرا در ابتدای اسفار این است که بتواند برنامه زندگی برای شما ارائه کند. البته شخصی مثل آیتالله جوادی آملی فرمودند که ملاصدرا به بخشی از مباحث به لحاظ حیات نرسید چون عمرش کفاف نداد. در ۷۸ سالگی از دنیا رفت. یک بخشی را هم علمی نرسیده است. یعنی بعدیها باید برسند و میرسند. از همه متفکران برای این کار باید کمک بگیریم و این طرح را کامل کنیم. یعنی وقتی ایشان در اسفار میگوید نظام المعاش و نجاة المعاد این را عیناً نشان دهیم و این کار میتواند یک گام اولی باشد که به این سمتوسو برویم.
شریف لکزایی خاطرنشان کرد: چرا به فلسفه سیاسی ملاصدرا رجوع کردم یا چرا فلسفه سیاسی ملاصدرا و آثار ملاصدرا برایم جذابیت پیدا کرد و به آن رجوع کردم؟ قبل از اینکه به بحثهای فلسفه سیاسی توجه کنم بحث آزادی مورد مطالعه بود. موضوعات و مقالات متعددی در این زمینه نگارش کرده بودم. منتها هر چقدر مقاله مینوشتم میدیدم که فاقد پشتوانه مستحکمی است، حالا من بیایم بهترین حرفها را در مورد آزادی بزنم اما وقتی شما به لحاظ فلسفی نتوانید آن را توجیه کنید، نتوانید آن را مستدل و از آن دفاع کنید، شاید این خیلی به درد ما نخورد. لذا از این منظر ورود کردم.
وی اضافه کرد: درباره همین عدالت وقتی صحبت میکنیم ما در چه دستگاهی راجع به آن صحبت کنیم؟ ما بیاییم همان چیزهایی که جان رالز در مورد عدالت مطرح کرده است از آن منظر بحث کنیم؟ یا نه، انقلاب اسلامی یک حرف جدیدی دارد؟ این را در کجا باید ببینیم و در کجا باید مستدل کنیم و از آن دفاع کنیم که پشتوانه ما قرار بگیرد؟
کوروش علیانی سپس پرسید: من و شما داریم سفر میرویم لاستیک ماشین پنچر شده است شما میگوئید بروم از آن جعبهای که پدربزرگم قلم و قطع زن در آن گذاشته ببینم چه میتوانم پیدا کنم؟! آن اصلاً ابزار قدیم است. مسئله، مسئله جدید است. فلسفه سیاسی یک بحث کاملاً مدرن است.
شریف لکزایی در پاسخ گفت: فلسفه سیاسی قدیمی است؟ یعنی بحث عدالت که افلاطون مطرح کرده است قدیمی است؟ در جمهور افلاطون عدالت مطرح است. مسائل فلسفه سیاسی و مفاهیم آن مثل عدالت، دولت، مشروعیت و آزادی همیشه مطرح بوده، پاسخهای ما میتواند به روز باشد. پاسخهای ما میتواند به مقتضای شرایط اجتماعی ما متفاوت شود. آیا فلسفه سیاسی ملاصدرا را باید کلاسیک بدانیم؟ حکمت متعالیه که همین الآن در جامعه ما جریان دارد و آثارش در حوزهها و دانشگاهها تدریس میشود صرفاً کلاسیک است؟ بعد از آن چیست؟ در دوره مدرن فلسفه ما چیست که بگوییم فلسفه سیاسی ما است؟ ما برای اینکه بتوانیم ایدههای جدیدی در فضای مدرن طرح کنیم باید ببینیم چه داشتیم؟
وی سپس عنوان کرد: یا باید بهصورت بالفعل و در خلأ این کار را انجام دهیم یا اینکه ببینیم این پشتوانهای که داریم و امروزه در مجامع علمی ما از آن یاد میشود و بهعنوان یک فلسفه زندهای مطرح است و این فلسفه در حوزه و دانشگاه ما حضور دارد و یک انقلاب اسلامی هم به رهبری کسی که خودش حکیم است حکمت متعالیه است انجام شده است، این کجا میتواند قرار بگیرد؟ این نیاز دارد ما این را بازشناسی و بازنگری کنیم. بازنگری با همین نگاه نقادانهای که ما داریم و بعد بیاییم بازسازی کنیم و طرح خودمان را ارائه کنیم. این جلد ۱ کتاب من میشود. جلد ۲ میآید این کار را میکند.
کوروش علیانی گفت: فردا اگر این محقق شود در این حاکمیت و خیابانها چه خبر خواهد بود؟
شریف لکزایی پاسخ داد: این خیلی نکته کلیدی است. ملاصدرا میگوید غایت نظام معاش و نجات معاد باید سعادت باشد. تفسیر امروزی و تعبیر امروزی ما از سعادت، توسعه است. در چه بخشهایی؟ جسم انسان سالم باشد، انسان در سختی و معیشت زندگی نباشد، انسان گرسنه نباشد. حتی آن بخش زیباییشناختی، حسن و جمال و… وجود داشته باشد. نکات زیباییشناسی هم در بحث ملاصدرا به لحاظ خارجی و بیرونی وجود دارد. یعنی به لحاظ غیر جسمی، این فرد از یک زندگی معمولی برخوردار باشد و لوازم زندگی و تأمین مسائل مادی فراهم شده باشد. این میگوئیم ایشان آدم توسعهمندی به نظر امروزی است. یا به تعبیر ملاصدرا به لحاظ دنیوی سعادتمند است.
وی افزود: به لحاظ علمی هم البته ایشان تقسیم میکند که اگر به لحاظ علمی بگوییم یک جامعه یا یک انسانی توسعهیافته است، یعنی دارای معرفت و دانش باشد و از یک آگاهی و فضیلتی برخوردار باشد و از طرفی از یک آراستگی اخلاقی هم برخوردار شود. کارگزار این سعادت و توسعه کیست؟ دولت و حکومت است. دولت باید این را انجام دهد. یکی از وظایف اصلی دولت همین تأمین معاش است. این تأمین معاش به تصریح خود ملاصدرا بر عهده حکومت است و باید حاکمان بیایند و این را رقم بزنند. این برنامهای که نیاز هست و نظام معاش و نجات معاد را تأمین میکند اینجا رقم میخورد.
کوروش علیانی سپس این سوال را مطرح کرد که ما با یک مسئله ۴۰ ساله مواجه هستیم آنهم بیانیههای جامعنگر بدون جزئیات است. بیانیهای مثل اینکه دولت کار خودش را بکند مردم هم کار خودشان را بکنند. قوه قضائیه به انجام وظایف خود اقدام کند. کجای این کتاب یا بعد از این کتاب از این بیانات کلی به آن جزئیات قابل اجرا، قابل نقد و قابلسنجش برسم؟
شریف لکزایی این گونه پاسخ داد: یک بخشش بر عهده بنده است که آن را ترسیم کنم و به فرمایش جنابعالی نقاط خلأ کتاب را در جلد دوم و سوم و مقالاتی توضیح بدهم، ولی بخش دیگر آن بر عهده خود فضای سیاسی کشور هست که اساساً اعتقاد و باوری به این سنخ اندیشه دارد یا خیر؟ ابتدای یکی از دولتها در گفتوگویی عرض کردم که متوجه نمیشوم این دولت مباحث فرهنگی را بر اساس چه نظریهای دارد پیش میبرد؟ یا نظریه اقتصادی که الآن در جامعه ما امور اقتصادی ما را ترسیم میکند چیست؟ آیا بر اساس فرمایش مقام معظم رهبری اقتصاد مقاومتی است که دارد کارها پیش میرود؟ من که این را نمیبینم.
وی در پایان گفت: در امور سیاسی ما هم همین است؛ یعنی فرمایش حضرت امام که میزان رأی ملت است. این را یک حکیم حکمت متعالیه گفته است. این کجا دارد محقق میشود و چگونه دارد محقق میشود؟ آیا در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری ما، در رأی دادن و بده بستانهای ما این اتفاق میافتد؟ من که نمیبینم. چون دارد اتفاقات دیگری میافتد. این اتفاقات کاملاً عکس و خلاف چیزی است که در این کتاب گفتم یا خلاف فرمایشاتی است که از حضرت امام (ره) در ذهن ماست یا خلاف اهداف انقلاب اسلامی است. بههرحال به لحاظ نظری باید ترسیم و تبیین کنم. مثلاً نظریه دولت متعالیه را یا دولت از منظر حکمت متعالیه و ملاصدرا را ارائه کنم. نهایت این کتاب این است که بگویم ملاصدرا فلسفه سیاسی دارد و میتوانیم از آن بهعنوان یک پشتوانه برای حل و رجوع به مسائل خودمان استفاده کنیم. در مقدمه این کتاب هم گفتم این را بهمثابه یک درآمد تفصیلی میگیرم برای ورود به فلسفه سیاسی ملاصدرا و اینکه بتوانیم اینها را تبیین کنیم.
«چراغ مطالعه» برنامهای تخصصی در حوزه کتاب است که با نویسندگان ایرانی در مورد آثارشان به گفتگو مینشیند. این برنامه شنبهها ساعت ۲۱ روی آنتن شبکه ۴ میرود. تکرار این برنامه نیز یکشنبهها ساعت ۱۰ و دوشنبهها ساعت ۱۳ پخش میشود.
نظر شما